نقش نقال و نقل نقاش: کنش و هم کنش عناصر اجرایی، تصویری و ساخت فضای چند ساحتی در پرده خوانی میدانی

پرده خوانی یکی از گونههای نمایش انفرادی ایرانی و یکی از نمونههای بسیار قدیمی آن در جهان است. پرده خوانی در رده نمایشهای سنتی قرار میگیرد و تلفیقی از هنرهای مختلفی چون نمایش، شعر/ادبیات، موسیقی/ آواز و نقاشی است. از لحاظ اجرایی، پرده خوانی به دو شیوه قهوه خانهای و میدانی؛ از لحاظ مضمونی به پرده خوانی مذهبی یا شمایل گردانی و غیر مذهبی که خود شامل حماسی-رزمی و بزمی است تقسیم میشود. در پرده خوانی میدانی، محیط نمایشی و محیط فیزیکی برهم منطبقاند و پیوند گسترده چند وجهی بایکدیگر مییابند.
هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی کنش و هم کنش عناصر بصری و اجرایی در پرده خوانی میدانی است که در آن محیط و بالاخص تماشاگر را به مثابه چشم انداز در تعامل با عناصر بصری پرده و عناصر اجرایی قرار میدهد، سوالهای این پژوهش عبارتند از: 1- نقال و تماشاگر چه رابطهای با پرده نقاشی دارند، رابطه پرده با محیط چگونه است؟ 2- چگونه و با چه تمهیداتی پرده از پیش نقاشی شده میتواند علاوه بر اینکه در هر اجرا پردهای متفاوت باشد بلکه مبدل به چشم اندازی شود که پرده، نقال و تماشگر را در خود بگنجاند؟
روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانهای است. نتایج تحقیق نشان میدهد: نقالی با استفاده از عناصر آمده در پرده نقاشی که نقاش آنها را مطابق حس خیالش آشکار کرده و فارغ از بعد زمانی و مکانی به خلق رویدادها پرداخته و تأکید نقال بیش از آنکه برعالم واقعی باشد، به تخیل نقال و تماشگر وابسته است. همچنین در پرده خوانی میدانی محیط نمایشی و محیط فیزیکی برهم منطبقاند، پرده خوان محیط فیزیکی را براساس محیط نمایش انتخاب میکند، از این رو این دو فضا قابل تفکیک نیستند. پرده خوان با مهارت در بداهه پردازی، نقش نمایهای روی پرده را با تصویر حقیقی موجود در محیط، این همانی میکند و با این تمهید نقال، پرده نقل صرفا طومار نقاشی اولیه نیست، بلکه نقل او چشم اندازی است که پرده و نقال و تماشاگر را در خود میگنجاند.
گردآوری: لیلی گله دران، رضا پورزرین