• 1399/05/19 - 22:45
  • تعداد بازدید: 336
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

باران اعداد

عصر بود آسمان با قوت می‌بارید، پنجره اشک می‌ریخت، به حیاط و درخت نیمه خشکیده‌اش خیره شده بودم گلدان‌های سبز مادر بزرگ در کنار خشکی درخت خودنمایی می‌کردند .

عصر بود آسمان با قوت می‌بارید، پنجره اشک می‌ریخت، به حیاط  و درخت نیمه خشکیده‌اش خیره شده بودم گلدان‌های سبز مادر بزرگ در کنار خشکی درخت خودنمایی می‌کردند .

به تکالیف نیمه کاره‌ام چشم دوختم. تمام شدنی نبود. باید تا 1000 می‌نوشتم هم به عدد هم به حروف، خطم مثل خط خواهرم خوب نیست و بچگانه می‌نویسم اما روزی که بزرگ شدم تلاش می‌کنم تا بزرگانه بنویسم .

صدای زنگ در، سکوت خانه را شکست در را باز کردم. برادرم بود خسته و نالان جوراب‌هایش و لباس‌هایش را درآورد و دراز کشید لبخند کمرنگی به من زد و گفت: نرسیدم برایت دفتر نو بخرم. فردا برایت یک دفتر قشنگ می‌آورم.

برادرم درگیر بود. چشم‌هایش خسته بود و کلافگی بر او سایه انداخته بود. او دائما درگیر جور کردن جهاز خواهرم است. شاید مدت‌ها بود که لباس نو نخریده بود. دائم پول جمع می‌کرد. اما با این قیمت‌های کج خلق و ناپایدار انگار گربه‌ای بود که به هوا چنگ می‌انداخت  و برای هیچ می‌جنگید .

پدرم حداقل چیزی برای جهاز خریده بود اما به قدری نبود که آبرو بخرد، برادرم بار آبروی خانواده را به دوش می‌کشید. در همین فکر بودم که با صدای خسته گفت : تشنه‌ام برایم آب می‌آوری علی جان!

در لیوانی نسبتا بزرگ آب ریختم. خوشحال بودم انگار که می‌خواستم با این آب خستگی‌هایش را بشویم. آب را نوشید و درگیر حساب و کتاب هایش شد. برای تکمیل جهاز خواهرم حداقل 15 میلیون نیاز داشت. ولی در دست و بالش فقط 5 میلیون بود گیج  و منگ بود !

می خواست آبرو بخرد. در این زمانه چه چیزها که فروشی نیست ؟!

21 و 22 این ارقام هم تمام نمی‌شوند. تا هزار چقدر زیاد است! حالا ببین تا 15 میلیون چقدر است بیچاره برادرم که تا 15 میلیون باید به دست آورد از نوشتن هم سخت‌تر است .

باران شدیدتر شده بود. خود را به شیشه می‌کوبید. به 100 رسیدم. خدا می‌داند برادرم در شلوغی افکارش به کجاها که نرسیده بود .

112 و 113 و 114 مهریه‌ی خواهرم است. شنیده‌ام که آدم‌ها با این سکه‌ها احترام می‌خرند. مثلا اگر سکه‌های کسی کمتر باشد به عزت و احترامش بی حرمتی شده، با این سکه‌ها ارزش و احترام آدم‌ها را خرید و فروش می‌کنند. در این زمانه چه چیزها که نمی‌فروشند!

برادرم ناامید و خسته بود. کوفتگی به پاهایش چنگ می‌انداخت. از بس که کار می‌کرد تا پول حلال به دست آورد .

اما خودمانیم پول حلال چه کم است. نمی‌شود با آن سر کرد اما مادرم می‌گوید: حلال می‌خوریم، حتی اگر خرید هر جنسی برایمان حرام شود.

به 300 رسیدم باران هم چنان می‌بارد.

صدای تلفن همراه برادرم سکوت اتاق را باز شکست، مشغول صحبت شد ابتدای تماس چند تایید و تکذیب ساده کرد اما کم کم لبخند بر روی لبش جوانه زد سپس تشکر کرد و قطع کرد.

مادرم زیر باران شدید به خانه آمد. در را باز کردم. شادی برادرم را دید علت پرسید و او توضیح  داد که یکی از آشنایان مبلغ مورد نیازش به قرض می‌دهد و می‌تواند بدون هیچ سودی مبلغ را قسطی بازگرداند. می‌گفت که آن فرد پول برای باز کردن گره‌های مردم کنار گذاشته است. لباس‌هایش را تندی به تن کرد و گفت باید به سر کار بروم. هرچه زودتر قسط‌هایم را بدهم این پول برای باز کردن گره‌های بیشتری ذخیره خواهد شد .

صدای باران کم و کم‌تر شد. تکالیفم را تمام کردم به پنجره‌ی اشکی چشم دوختم .

بعضی از آدم‌ها چه مهربانند! گره‌های مردم را می‌خرند و باز می‌کنند. این روزها چه چیزها که نمی‌خرند؟!

 

* متن از فاطمه همتی آهویی 20 ساله از تهران

* عکس از غزاله میرزایی15 ساله از تهران

کلمات کلیدی

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم:

تماس باما

دسترسی به

میز خدمت الکترونیک

سوالات پرتکرار

سوالات پرتکرار

شناسنامه خدمات شناسه دار

شناسنامه خدمات شناسه دار

راهنمایی دریافت خدمات شناسه دار

راهنمایی دریافت خدمات شناسه دار

راهنمای دیجیتال خدمات شناسه دار

راهنمای دیجیتال خدمات شناسه دار

بیانیه ها

بیانیه ها

نظرسنجی و تحلیل نظرسنجی ها

نظرسنجی و تحلیل نظرسنجی ها

مشارکت و تصمیم گیری های الکترونیک

مشارکت و تصمیم گیری های الکترونیک

 گزارش ها ،عملکرد و آمار

گزارش ها ،عملکرد و آمار

سامانه ملی رسیدگی به شکایات کانون

سامانه ملی رسیدگی به شکایات کانون

سامانه شفافیت

سامانه شفافیت

سامانه های کانون

سامانه های کانون

 واحد پاسخگویی و پشتیبانی از خدمات

واحد پاسخگویی و پشتیبانی از خدمات

آموزش غیر مستقیم فرهنگی،هنری، علمی و دینی در مراکز فرهنگی و هنری کانون

صدور مجوز پخش تیزر کودک ونوجوان

صدور تاییدیه فضای فرهنگی یا نمایشگاهی ویژه کودکان و نوجوانان

صدور مجوز تولید اسباب بازی

صدور مجوز واردات اسباب بازی

برگزاری نمایشگاه و جشنواره حوزه کودک و نوجوان

login